۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه



- وقت رفتن است -

هستی از من گریخته است
و زندگی هرروز در من خودکشی می کند
و بادر های سرد این غروب
دیگر
سایه ام را نمی جنباند

تنها مانده ام.

وقت رفتن است رفیق
وقت رفتن است
بی کفش
و
بی صدا....

هیچ نظری موجود نیست: