۱۳۹۲ شهریور ۱۹, سه‌شنبه



گروتسک (2)


مالیات ِ طنز
پیشانی مان را در کمان قرار داده است
و زندگی اطلاعات مان را
فقدان صمیمیت بین جهان رنگ
طراحی زمان است
در زمان دوست داشتنی ها

گیاه عشوه زمین است
درخشکسالی قانونی است
فاحشه ها را خط می زنند
چند چشم فریبکار
همه ما را در وسوسه جهان قرار داده است
تا شب و روز در یک جهت بچرخیم
اندیشه
خودش را از اخلاق زمین رهانیده است
شراب را در چمن دریافت کنید، عاطفی است.
من
در بنفش حادثه
آب بر روی آتش قاعده ها انداخته ام
برای همین
دهانم به بوی بهشت مشکوک است.
من بینائی چشمانم  را در اداره ثبت کرده ام
و با باد قراردادی برای موهایت بسته ام
و ماه را
برای سرقت نگاهت فریفته ام

آه ، گامهای جهان
همه اطرافم را در این زمانه می لرزاند.
از ارتفاع واژه ها
ببین
پرتاب شده ام...


هژبر

هیچ نظری موجود نیست: