دم ِ در ِ هر کوچه
هزینه ی باد را باید پرداخت
برای زنده ماندن
این همه دلداری و وعده
این همه قرارداد و امضاء و تعهد
این همه سکوت
و
ترس ِ مبهم و گیج کننده
معصومیت هزینه دارد.
عشق ابهام یک جادو است
که در حادثه ی دو نگاه اتفاق می افتد
عاشقی را
میخ ها برصلیب تعیین می کنند
کسی که به مرگ فکر می کند. صلح را فراموش کرده است
زمان سرکش
و
دنیا نا امن شده است
آغوشت را بگشا...
هژبر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر