۱۳۹۲ شهریور ۳۰, شنبه



در حالیکه ایستاده ام
بدنم روی چمن ها دراز کشیده است
زمین در من حرکت می کند.
و شاخه های تنم در مسیر گیاه می جنبند
صدائی زندگی
در نزدیکی من زوزه می کشد
گوش میدهم
منبع صدا نا پیداست.
خطائی در روی زمین رخ داده است.

از دریچه هستی
عطر تو را در آینه تماشا می کنم
باد آهنگ های نواخته شده را پاک می کند
و پائیز به ضرب و شتم ِ باغ نشسته است
مارش سقوط هنوز زنده است.

بیا جای پاهایمان را پاک کنیم
نوبت ِ برگ های تازه است....


هژبر

۲ نظر:

ravanrood گفت...

درود ها بسیار لطیف و زیباست خسته نباشی

ravanrood گفت...

درود ها بسیار لطیف و زیباست خسته نباشی